کیش و مات شدگان

کیش و مات شدگان

فصلی نو در صفحه ی سفید و سیاه شطرنج زندگی
کیش و مات شدگان

کیش و مات شدگان

فصلی نو در صفحه ی سفید و سیاه شطرنج زندگی

مطلبی از خورشید طلائی

سر به افلاک کشد شرح دلم را تو ندانی
چون بسوزد ز داغ دلم خورشید طلایی 
هفته ها می گذرد حال مرا میبینی ؟ 
گرم و آسوده کنار مادرت میشینی ! 
پرسشی دارم که را گویند برادر 
نارفیقانم شدند از تو که بهتر 
وای چه گویم من از این بد خانواده 
میشود حالم ز این اوصاف شود به ؟ 
گر به خورشید طلایی دل من گرم نبود
جملاتی که  نوشتم به نظر اینجا بود ...
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.